جدول جو
جدول جو

معنی بستان کاری - جستجوی لغت در جدول جو

بستان کاری
طلب
تصویری از بستان کاری
تصویر بستان کاری
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بستانکاری
تصویر بستانکاری
طلبکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بستانکاری
تصویر بستانکاری
طلبکاری، بستانکار بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استاد کاری
تصویر استاد کاری
عمل استادکار مهارت تسلط و استادی در صنعتی یا حرفه ای، کارفرمایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بستان آرای
تصویر بستان آرای
بستان پیرا باغبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گستاخ کاری
تصویر گستاخ کاری
از روی بی باکی و بی پروایی کاری را انجام دادن، برای مثال غرور جوانی چو از سر نشست / ز گستاخ کاری فروشوی دست (نظامی5 - ۷۵۶)
فرهنگ فارسی عمید
بی باکانه کار را انجام دادن: غرور جوانی چو از سر نشست زگستاخ کاری فرو شوی دست. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آسان کاری
تصویر آسان کاری
مواسات، سهولت، جانب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آسان کاری
تصویر آسان کاری
سهل گرفتن، مساهله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بستانکار
تصویر بستانکار
طلبکار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بستانکار
تصویر بستانکار
طلبکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بستانکار
تصویر بستانکار
((بِ))
طلبکار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بستانکار
تصویر بستانکار
طلبکار، داین، کسی که از دیگری پول یا کالایی طلب دارد که باید بگیرد
فرهنگ فارسی عمید